Web Analytics Made Easy - Statcounter

وبگاه نشریه آمریکایی هیل نوشت: کودکان بدون همراه که از مرز آمریکا عبور می‌کنند و به دنبال امنیت و پناهندگی هستند، در اختیار دفتر اسکان پناهندگان وزارت بهداشت و خدمات انسانی قرار می‌گیرند. در ماه دسامبر، ۱۰ هزار و ۷۷۵ کودک در مراکز نگهداری آوارگان در انتظار پذیرش توسط بستگان یا خانواده‌های که سرپرستی آن‌ها را بر عهده می‌گیرند و همچنین رسیدگی به پرونده‌های مهاجرتی بودند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

برای بسیاری از کودکان مهاجر بدون همراه و جدا شده از خانواده، مدت زمان نگهداری آن‌ها تحت حضانت دفتر اسکان پناهندگان می‌تواند بسیار ناامید کننده و آسیب زا باشد. آن‌ها در یک محیط محدود دور از خانواده و پر از افراد غریبه قرار می‌گیرند، با مشکلات زبان روبرو هستند و باید با استرس و عدم اطمینان انتظار برای پیوستن به خانواده مقابله کنند. تماس‌های منظم با خانواده برای کودکان تحت سرپرستی دفتر اسکان پناهندگان به منظور ایجاد احساس ثبات و امنیت در میان این شرایط استرس زا و دشوار و همچنین حفظ روابط کودکان با اعضای خانواده که ممکن است روزها، هفته‌ها یا حتی ماه‌ها از آن‌ها جدا باشند، ضروری است.

با توجه به اهمیت ارتباط با مراقبین برای کودکان، قوانین داخلی و بین‌المللی این اجازه را به کودکان می‌دهد که بتوانند با خانواده‌ها و سرپرستان خود، ارتباط مستمر داشته باشند. با این حال، علیرغم دستوراتی که مراکز بازداشت دفتر اسکان پناهندگان را ملزم به تسهیل تماس بین کودکان و خانواده هایشان می‌کند، در عمل، کودکان بدون همراه، با سیاست‌های ارتباطی بسیار ناکافی، غیرانسانی و مضر برای رفاه آن‌ها مواجه می‌شوند.

هیل نوشت: دفتر اسکان پناهندگان در خط مشی خود اشاره می‌کند که باید فرصتی برای کودکان فراهم شود تا دست کم دو تماس تلفنی در هفته (با حداقل مدت زمان هر کدام ۱۰ دقیقه) با اعضای خانواده و یا حامیان مالی برقرار کنند. اگرچه خط مشی دفتر اسکان پناهندگان بیان می‌کند که این محدوده حداقلی است، بسیاری از مدافعان و کودکان تحت حضانت دفتر اسکان پناهندگان توصیف می‌کنند که از این دستور العمل به عنوان سقف استفاده می‌شود و کودکان به حداکثر دو تماس تلفنی ۱۰ دقیقه‌ای در هفته و در برخی موارد، حتی کمتر محدود می‌شوند.

تحقیقات به طور مداوم نشان می‌دهد که کودکان برای رفاه و رشد مناسب جسمی، عاطفی، شناختی و اجتماعی به حمایت یک مراقب پاسخگو نیاز دارند. هنگامی که کودکان از اعضای خانواده جدا می‌شوند و محدودیت‌هایی برای توانایی آن‌ها برای برقراری ارتباط با آن‌ها اعمال می‌شود، کودکان استرس سمی را تجربه می‌کنند که می‌تواند منجر به تغییرات پایدار و دائمی در ساختار مغز شود.

اثرات فوری می‌تواند از مشکل در خوردن و خوابیدن تا مشکلات رفتاری متغیر باشد. در آن حال کارکنان دفتر اسکان پناهندگان می‌توانند با نوشتن گزارش‌های رویداد مهم که می‌تواند منجر به اقامت طولانی‌مدت کودک در حبس و قرار گرفتن در یک مرکز محدودتر شود، کودکان مبتلا به این مشکلات رفتاری را تنبیه کنند. در درازمدت، کودکانی که از برقراری ارتباط با خانواده خود محروم هستند، ممکن است ناتوانی در یادگیری، افسردگی و اضطراب مداوم را تجربه کنند.

فراتر از تحقیقات، این احساسات توسط خود بچه‌ها به اشتراک گذاشته می‌شود. کودکان بدون همراه قدیمی که در بازداشتگاه دفتر اسکان پناهندگان مورد تحقیق موسسه عدالت ورا، قرار گرفتند، میزان تماس با مراقبین اولیه را ناکافی توصیف کردند. این گزارش خاطرنشان می‌کند که بسیاری از جوانانی که ورا با آن‌ها صحبت می‌کرد، تنها این حداقل زمان را برای برقراری ارتباط با اعضای خانواده‌شان دریافت کردند، مدت زمانی که به عقیده آنان کافی نبود.

یکی از افرادی ذکر شده در این گزارش اعلام کرد: این تماس‌ها به ما کمک می‌کند احساس کنیم آزادتر هستیم که اگر مشکل یا مساله‌ای داشته باشیم می‌توانیم در خصوص آن با خانواده‌مان صحبت کنیم.

این نشریه آمریکایی در پایان نوشت: ما در زمانی زندگی می‌کنیم که فناوری، ارتباطات از راه دور را به راحتی در دسترس قرار داده است. بستر‌های متعددی از کنفرانس آنلاین گرفته تا برنامه‌های ارتباطی در حال حاضر وجود دارند تا چنین ابزار‌های ارتباطی را به راحتی و ارزانی انجام دهند. این راه حل نیازی به تغییرات پیچیده در قوانین سختگیرانه مهاجرت ندارد. این کار سنگینی برای دولت نیست که آنچه را که درست است انجام دهد و اطمینان حاصل کند که کودکان می‌توانند دست کم با عزیزانشان بیشتر در تماس باشند.

باشگاه خبرنگاران جوان بین‌الملل اروپا و آمریکا

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: کودکان مهاجر دولت آمریکا آوارگان اعضای خانواده بدون همراه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۰۶۸۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بهترین و بدترین خاطره معلم کودکان کار

خبرگزاری مهر_ گروه جامعه؛ روز معلم که می شود همه ما به یاد معلمانمان می افتیم؛ خانواده‌ها از معلمان فرزندانشان تقدیر می کنند؛ مدیران مدارس برای معلمان خود هدایایی در نظر می گیرند و آموزش و پرورش در هر استان و شهر هم سعی دارد هر ساله به مناسبت روز معلم از معلمان نمونه خود تقدیر کند.

در این میان اما معلمانی هستند که بدون چشم داشتی، بدون آنکه از تدریس و زحماتشان کسی تقدیری داشته باشد؛ همچنان معلمی را با شوق و علاقه ادامه می دهند.

به بهانه روز زیبای معلم تلاش می کنیم در چند مصاحبه با تعدادی از این معلمان گفت‌وگو داشته باشیم.

یکی از این دسته از معلمان که کمتر به آنها پرداخته و از آنان تقدیر می شود معلمان مدارس کودکان کار و کودکان اتباع است؛ کودکانی که شناسنامه یا خانواده ندارند؛ کودکانی که ناچارند چند روز در هفته کار کنند و یا کودکان اتباع؛ همگی از جمله کودکانی هستند که مدارس معمولی از ثبت نام آنها سرباز می زنند.

در چنین شرایطی مراکز و یا مدارسی با مجوز از وزارت کشور یا سازمان بهزیستی اقدام به ثبت نام این کودکان می کنند تا علاوه بر سواد آموزی این کودکان، از افتادن آنان به دام آسیب های اجتماعی هم تا آنجا که می توانند جلوگیری کنند.

شقایق راد یکی از این معلمان است که ده سالی است در مدرسه کودکان کار ارفک فعالیت دارد. او مدتی تدریس و سواد آموزی به زنان سرپرست خانوار را برعهده داشت و حالا چند سالی است به صورت ویژه معلم ابتدایی کودکان است.

معلمی کودکان در مقطع ابتدایی به تنهایی خیلی سخت است؛ آیا آموزش به کودکان کار سخت تر نیست؟

معلمی شغل سختی است اما من هیچ‌گاه معلمی را به عنوان شغل نگاه نمی‌کنم؛ معلمی مسیری است که باید معلمان آن را انتخاب کنند. البته مسیری بسیار سخت است که چالش‌های زیادی هم دارد اما در کنار همه سختی‌هایش لذت‌هایی دارد که تا معلم نباشید نمی‌توانید لذت‌های معلمی را لمس و تجربه کنید.

آیا تفاوتی بین معلمی برای کودکان تحت آسیب با کودکان معمولی وجود دارد؟

بله آموزش به کودکان تحت آسیب متفاوت است؛ با توجه به شرایط زیستی که این کودکان دارند درس‌ها متفاوت است. در بسیاری از کتب درسی از نقش خانواده، محل سکونت و تاریخ تولد گفته می‌شود در حالی که کودک آسیب دیده حتی ممکن است شناسنامه نداشته باشد. ممکن است خانواده خوبی نداشته باشد و یا نداند حتی کجا به دنیا آمده است. ما با توجه به شرایط این کودکان کار و یا کودکان اتباع طرح درس‌های منسجمی بر طبق کتب درسی رسمی کشور طراحی کردیم؛ هیچ مطلبی حذف نشده اما روش تدریس متفاوت از سایر مدارس است تا کودک با دیدن تصاویر و مطالب کتاب‌های درسی به فکر چیزهایی که ندارد نیفتد. کودکان باید بدون حسرت خوردن مفاهیمی همچون خانواده و هرم غذایی را بدانند. به عنوان مثال در کتب درسی هرم غذایی آموزش داده شده است؛ متاسفانه برخی از این کودکان بسیار کمتر از کودکان معمولی پروتئین مصرف می کنند؛ تلاش می‌کنیم به آنان بیاموزیم که از چه مواد غذایی استفاده کنند تا جایگزین گوشت بوده و منبع پروتئین باشد.

آیا شرایط حضور غیاب دانش آموزان مدارس عادی با مدارس کودکان کار متفاوت است؟

شرایط حضور غیاب دانش آموزان مدارس عادی با مدارس کودکان کار هم متفاوت است؛ مدارس عادی با هماهنگی خانواده‌ها بر حضور و غیاب کودکان در مدرسه نظارت دارند اما ما در مدارس کودکان کار با خانواده یا بستگانی از کودک مواجهیم که اصرار می کند که کودک بتواند کارش را هم ادامه دهد. ما ناچاریم با خانواده این کودکان به نوعی یک تفاهمنامه در روز ثبت نام امضا کنیم تا کودک سه روز در هفته بتواند در کلاس‌های درس حاضر شود و سه روز دیگر را کار کند. دختران سه روز و پسران سه روز دیگر هفته در مدرسه حضور دارند و روزهایی که در مدرسه نیستند به سر کار می‌روند.

کودکان کار دانش آموز در مدرسه ارفک معمولاً چه کارهایی می‌کنند؟

بیشتر این کودکان دست فروش هستند و چیزهایی را می‌فروشند که متاسفانه خودمان هم در خیابان این دستفروشی را مشاهده می‌کنیم؛ تعدادی از این کودکان در کارگاه‌هایی کار می‌کنند که چندان در دید عموم نیستند؛ کارگاه‌های خیاطی، تولیدی کیف و کفش و کارگاه های بسته‌بندی از جمله مهم‌ترین این کارگاه‌ها هستند؛ پسرهای بزرگتر هم در تعمیرگاه‌ها مثل تعمیرگاه‌های ماشین یا کارگاه های صنعتی فعالیت می‌کنند. برخی از دختران هم در منزل مشاغل خانگی دارند. مشاغل خانگی سود کمی دارند و برای اینکه یک خانواده بتواند امرار معاش داشته باشد لازم است همه اعضای خانواده یک شغل خانگی مثل بسته بندی را انجام دهند.

چه طور خانواده یا بستگان کودک کار را مجاب می‌کنید که کودکشان تحصیل را ادامه دهد؟

در روز ثبت نام ما از خانواده یا بستگان این کودکان با یک فرم تفاهم نامه قول می‌گیریم که سه روز در هفته کودک حتماً به مدرسه بیاید و او را به کار نفرستند. البته این موضوعی است که برای کودکان اتباع متفاوت است زیرا کودکان اتباع ممکن است در یک زمانی ناچار شوند همراه خانواده مهاجرت کنند.

آموزش به کودکان کار اتباع چه تفاوتی با کودک کار ایرانی دارد؟

خوشبختانه بین آموزش به کودکان کار ایرانی و اتباع در ارفک تفاوتی وجود ندارد؛ این دوستی و همدلی بین کودکان را خود بچه ها یاد گرفتند و این دوستی بین آنها وجود دارد دانش آموزان کوچکتر از بزرگترها یاد می‌گیرند که این دوستی‌ها را حفظ کنند. تنها موضوعی که ما معلمان و مربیان آن را در نظر می‌گیریم این است که کودکان اتباع مهاجر هستند؛ نحوه آموزش به کودکان مهاجر بدین صورت است که دوره‌های آموزشی فشرده و خلاصه است. مشخص نیست که این کودکان تا چه زمانی در کنار ما در مدرسه هستند. ما در هنگام ثبت نام به کودک و بستگانش می‌گوییم که یک سال لازم است که کودک به مدرسه بیاید؛ اما با توجه به شرایط این مهاجرین ممکن است کودک از ایران برود برای همین ما به گونه‌ای طرح درس‌ها را برنامه‌ریزی کردیم و به معلم‌ها ارائه دادیم که این طرح درس‌ها خلاصه‌ای از پایه‌های مورد نیاز کودکان باشد. در طرح آموزشی توسعه‌ای، دو طرح الف و ب طراحی شده، در طرح الف دو پایه اول و دوم ابتدایی و در طرح ب سه پایه سوم چهارم و پنجم ابتدایی گنجانده شده است.

طوری برنامه‌ریزی شده است که کودک به صورت خلاصه مطالب اصلی را فرا بگیرد و ضمناً به مسائل فرهنگی هم ورود نکردیم؛ تلاش کردیم تا مسائل فرهنگی تداخلی در مسائل آموزشی ایجاد نکند.

بهترین و بدترین خاطره شما از ده سال معلمی کودکان کار چه بوده است؟

بهترین خاطره برای من توانایی خواندن و نوشتن نوجوانی است که پس از ۱۴ سال بی‌سوادی توانست بخواند و متنی را با گریه برایم بخواند که عنوان اش این بود: من دیگر باسواد شدم.

بدترین خاطره ما معلمان کودکان کار هم ترک تحصیل اجباری کودکان است که بسیاری از آنها مجبور می‌شوند درس خواندنشان را ترک کنند. گاهی به خاطر تغییر محل کارشان ناچار می شوند تحصیل را رها کنند. علی رغم اینکه ما با سرکارگر یا کارفرما یا صاحب کارگاهشان صحبت میکنیم که کودک را جا به جا نکند اما باز هم گاهی اصرار ما بی فایده است و کودک برای کار اجباری به منطقه دیگری می رود و دیگر نمی‌تواند برای ادامه تحصیل به این مدرسه بیاد؛ البته امیدواریم این تغییر محل کار به ترک تحصیل دائمی کودک منجر نشود.گاهی هم مهاجرت موجب می شود کودک مجبور شود درس را رها کند.

کد خبر 6092574 علی قدمی

دیگر خبرها

  • ۵۰ چادر برای اسکان حادثه دیدگان آتش‌سوزی روستای امام‌زاده ابراهیم برپا می‌شود
  • بازداشت فرد متخلف در تبلیغ یک آرایشگاه زنانه
  • تبلیغات عجیب در اینستاگرام برای آرایشگاه؛ مروج کودک‌همسری بازداشت شد! + تصویر
  • بازداشت مروج کودک همسری برای تبلیغ آرایشگاه زنانه
  • بازداشت مروج کودک‌همسری برای تبلیغ آرایشگاه زنانه در اینستاگرام
  • بازداشت مروج کودک همسری برای تبلیغ آرایشگاه زنانه در اینستاگرام
  • بازداشت مروج کودک‌همسری برای تبلیغ آرایشگاه زنانه دراینستاگرام
  • انتقاد سازمان دفاع از کودکان از بازداشت کودکان فلسطینی به دست ارتش صهیونیست
  • قزوین پایلوت ملی صدور «نسخه اجتماعی» شد
  • بهترین و بدترین خاطره معلم کودکان کار